اسناد روضه ها



بسم الله الرحمن الرحیم

امام مجتبی به امام حسین علیهما السلام وصیت نمود که بدنش رادر کنار جدش ببرند ( در بعضی از روایات آمده : بدن او را برای تجدید عهد ببرند) و به او فرمود: پسر مادرم بزودی متوجه میشوی که قوم (مخالفین ما) گمان می کنند که تو می خواهی مرا کنار قبر جدم دفن کنی و آنها مانع می شوند،  تو را به خدا مواظب باش بحق رسول خدا بر تو و پدرت امیر المومنین و مادرت فاطمه و حقی که من بر تو دارم (قسمت میدهم) که به اندازه ریختن خون حجامتی در تشییع جنازه ام خون ریخته نشود، مرا در بقیع دفن کنید. وقتی آن حضرت به شهادت رسید، امام حسین علیه السلام او را غسل داد و کفن نمود و در تابوت قرار داده و به سمت قبر جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله حرکت داد وقتی به مقبره حضرت رسیدند امام حسین علیه السلام دستور داد درب مقبره را باز کنند، در این هنگام مروان بن حکم و سعید بن عاص که در آن زمان والی مدینه بود و عده ای از بنی امیه که یقین داشتند امام حسین علیه السلام و همراهانش می خواهند جنازه امام مجتبی علیه السلام  را در کنار قبر رسول خدا دفن کنند، به ریاست مروان حکم سلاح و لباس جنگ پوشیدند و به سوی آنها حرکت کردند، در بین راه عایشه را ملاقات کردند مروان به عایشه گفت: ای ام المؤمنین آنها می خواهند حسن را کنار رسول خدا دفن کنند، اگر چنین کنند دیگر برای پدرت و دوستش عمر تا روز قیامت افتخاری باقی نمی ماند، عایشه پرسید: چگونه خود را به آنها برسانم مروان گفت: سوار استر من بشو و برو من می آیم. بعد از استر خود پیاده شد و عایشه سوار گردید و در راه مردم و بنی امیه را به مقابله با امام حسین علیه السلام فرا می خواند تا خود را به جمع آنها رسانید و می گفت: من را با شما چکار!  آیا می خواهید کسی را وارد خانه من کنید که من او را دوست ندارم؟ آنگاه بنی امیه و یارانشان جلوی اهل بیت علیهم السلام را گرفتند. ابن عباس می گوید: چون عایشه نظرش بر من افتاد مرا پیش طلبید و گفت: یا بن عبّاس! شما بر من جرئت نموده اید! هر روز مرا آزار می کنید، می خواهید کسی را داخل خانه من کنید که من او را دوست نمی دارم و نمی خواهم، و مروان می گفت: چه بسا جنگیدنی که از آسایش بهتر است، آیا عثمان باید در انتهای مدینه در بدترین جا دفن شود و حسن (علیه السلام) با پیامبر صلی الله علیه و اله دفن شود؟ این هرگز نخواهد شد تا اینکه نیزه ها و شمشیر ها شکسته شود و تیردان ها از تیر خالی گردد. آگاه باشید که هرگز چنین نخواهد شد ، و من با شمشیر آمده ام، در این هنگام ابن عباس پیش آمده و بعد از سخنان زیادی به مروان گفت: برگرد به همانجا که از آن آمدی، ما نمی خواهیم او را در اینجا دفن کنیم، فقط می خواهیم تجدید عهدی با زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله کنیم، بعد او را طبق وصیتش کنار قبر جده او فاطمه (بنت اسد) دفن می کنیم، و اگر او وصیت کرده بود که او را کنار جدش دفن کنیم تو می فهمیدی که ناتوان تر از آن هستی که مانع ما از این کار شوی لکن او آگاه تر بود به احترام قبر پیامبر صلی الله علیه و آله از اینکه کنار قبر را بکوبد و ویران کند چنانچه دیگران کردند و بدون اجازه او وارد خانه او شدند. بعد عایشه به نزد قبر آمد و خود را از استر افکند و فریاد زد به خدا سوگند که نمی گذارم حسن علیه السّلام را در این جا دفن کنید تا یک مو در سر من هست.(مگر اینکه موهای سرم را بکنید) ابن عباس به او گفت : ای حمیرا آیا برای تو بس نیست که کاری کردی که یک روز را به روز جمل (شتر) نامیدند حال می خواهی کاری کنی که یک روز را به روز بغل بنامند (قاطر) (کنایه از اینکه در جنگ جمل چون تو سوار جمل شدی به این نام نامیده شد و الان می خواهی جنگ راه بیندازی و این روز را روز بغل بنامند) چه قدر کارت زشت است، روزی بر استر و روزی بر شتر سوار شدی  و اگر زنده بمانی بر فیل هم سوار می شوی و می خواهی نور خدا را خاموش کنی؟ و با دوستان خدا می جنگی ؟ برگرد آنچه از آن می ترسیدی پیش نمی آید و به آنچه می خواستی رسیدی و خداوند یاری کننده اهل این خانه است اگرچه زمانی بگذرد، عایشه گفت: از من دور شو! اُف بر تو! اگرچه روزی مثل جمل درست شد و روزی مثل بغل(قاطر) باز من اجازه نمی دهم که حسن در خانه من دفن شود. بعد قوم او جنازه امام مجتبی را تیر باران کردند، در این هنگام بنی هاشم خواستند شمشیرها بکشند و جنگ کنند که امام حسین علیه السّلام فرمود: به خدا سوگند می دهم شما را که وصیّت برادرم را ضایع نکنید و کاری نکنید که خونی ریخته شود، (طبق بعضی روایات: برادرم وصیت کرده که اگر نگذاشتند او را کنار رسول خدا دفن کنیم او را کنار جده اش فاطمه دفن کنیم)  بعد امام حسین علیه السلام به عایشه فرمود: تو یکی از زنهای پیامبری و حق تو از این خانه به اندازه موضع قدمهای توست به حق آن خداوندی که مکّه را حرم محترم گردانیده که حسن فرزند علی و فاطمه (علیهم السلام) سزاوارتر است به رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم و خانه او از آنها که بی اجازه داخل خانه او گردیده اند، به خدا سوگند که او سزاوارتر است از حمّال خطاها که ابوذر را از مدینه بیرون کرد و با عمار و ابن مسعود کرد آنچه کرد، و قُرُق کرد اطراف مدینه و چراگاه آن را و راندگان رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم را پناه داد(منظور حضرت مروان حکم و دیگر بنی امیه بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله آنها را از مدینه اخراج نموده بود و تا زمان عثمان تبعید بودند اما عثمان آنها را به مدینه برگرداند) و کسی را کنار پیامبر دفن کردید که پیامبر صلی الله علیه و اله او را دوست نمی داشت و حال آنکه خداوند فرمود: لا تَدْخُلُوا بُیوتَ‏ النَّبِی إِلاَّ أَنْ یؤْذَنَ لَکُم»؛)داخل خانه پیامبر نشوید مگر آنکه به شما اجازه داده شود) و برای دفن آنها کنار قبر پیامبر صدای کلنگ بلند کردید در حالیکه خداوند در قرآن بلند کردن صدا در حضور پیامبر را نهی نموده است و بخدا قسم اگر نبود عهدی که حسن (علیه السلام) با من کرد که خون ها حفظ شود و به اندازه حجامتی خون ریخته نشود به شما نشان می دادیم که چگونه با شمشیرهای  خدا از شما انتقام می گرفتیم و یقینا آن پیمانی که بین ما و شما بود شکسته شد و آنچه که بین ما و شما شرط شده بود برای حفظ جان باطل گردید،عبد الله جعفر به امام حسین علیه السلام عرض کرد تو را به حق خودم قسم میدهم که جواب او را ندهی، آنگاه جنازه امام مجتبی علیه السلام را به سمت بقیع بردند و او را در کنار جده اش فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف رحمت الله علیها دفن کردند تا خونی ریخته نشود، آنگاه مروان و همراهانش جنازه آن حضرت را تیر باران کردند که وقتی تیرها از جنازه بیرون کشیدند هفتار چوبه تیر بود.


آدرس :

  1. مناقب آل ابیطالب ج3 ص 204
  2. بحار الانوار ج 44 ص 157
  3. تاریخ طبری ج 4 فارسی ص 683
  4. انوار البهیه ص93
  5. الامام الحسین فی احادیث الفریقین ج 2 ص 230
  6. منتهی الآمال - عباس قمی ص: 562
  7. شرح الاخبار ج 3 ص129
  8. خرائج و جرائح قطب راوندی ج1 ص 244
  9. اعیان الشیعه ج1 ص 576
  10. مواقف الشیعه ج 1 ص 377
  11. کشف الغمه فی معرفه الائمه ج2 ص 209
  12. ائمه اثنی عشر شیخ سبحانی ص 64
  13. اضواء علی عقائد الشیعه الامامیه ص 149
  14. الامام حسین فی احادیث الفریقین ج2 ص 230
  15. روضه الواعظین ص 167
  16. مقاتل الطالبیین ص 49
  17. دلائل الامامه ص 162
  18. المستجاد من الارشاد ص 151
  19. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 16 ص 51
  20. جواهر التاریخ ج 3 ص 240
  21. وفیات الائمه ص 120

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

prenss ابزار گرافیک پینار دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. دانلود پاورپوینت های درسی 18981153 گانودرما رمان َشین براری اکالیپتوس فان وبلاگ آموزش آشپزی و شیرینی پزی و درست کردن انواع دسر صدا ها